بازدید امروز : 172
بازدید دیروز : 153
زمانی که دانشجو بودم در تریبون آزاد انجمن اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان، یکی از دوستان اصلاح طلب درباره رابطه با آمریکا گفت" ما با هیچ کشوری به جز رژیم صهیونیستی مشکلی نداریم"
نوبتم که شد رفتم پشت تریبون در پاسخ به این دوستمون گفتم" حرف ایشان درست است؛ ما با هیچ کشوری به جز اسرائیل مشکلی ندارم. با آمریکا هم که مشکل داریم به خاطر رژیم صهیونیستی است. این لابی صهیونیست است که تعیین می کند چه کسی رییس جمهور آمریکا شود تا کارتل های سرمایه داری در انتخابات او را حمایت کنند که رأی بیاورد.
این لابی صهیونست است که برای هیأت حاکمه آمریکا تعیین تکلیف می کند، خط مشی و استراتژی تعیین می کند و در واقع هیأت حاکمه آمریکا هیچ اختیاری از خود به عنوان منتخب مردمش ندارد و بدون اجازه صهیونیست ها حتی یک لیوان آب هم نمی خورند.
گذشته از این ها در دوران قبل، آقای هاشمی رفسنجانی بارها و بارها اعلام کرد شرط اول برای برقراری رابطه با آمریکا این است که آن ها حسن نیت خود را به ما ثابت کنند و اولین قدم برای اثبات حسن نیت هم این است که اموال و دارایی های بلوکه شده ما را آزاد کنند."
در جریان مذاکره تلفنی اخیر اوباما با آقای روحانی هم دیدید که رییس جمهور آمریکا اعلام کرد قبل از برقراری تماس تلفنی، با مقامات رژیم صهیونیستی مشورت کرده و پس از آن هم دیدید که تتها دو روز پس از آن، ا اوباما در دیدار با نخست وزیر رژِیم صهیونیستی تاکید کرد که همچنان گزینه نظامی روی میز است و هیچ تغییری در سیاست های امریکا در قبال ایران به وجود نیامده است.
همچنین اوباما اعلام کرد ایران باید حسن نیت خود را با اقداماتش ثابت کند.
آقای تدبیر و امید که بارها و بارها و بارها در جریان نطق های خود در قبل و پس از انتخابات از حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی تعریف و تمجید کردی! حداقل جا داشت همانند ایشان تدبیر می کردی و برقراری مذاکره تلفنی با رییس جمهور آمریکا را منوط به اثبات حسن نیت از جانب آمریکا از طریق آزاد نمودن اموال و دارایی های بلوکه شده ملت ایران می کردی نه اینکه صرفاً یک مجسمه به ما پس بدهند و پس آن هم با آن همه سابقه جنایت و خیانت در حق ملت ایران، طلبکارانه مدعی لزوم اثبات حسن نیت از جانب ما باشند و قلدرمآبانه اعلام کنند که گزینه نظامی همچنان روی میز است!
دیدید که اوباما بلافاصله پس از آن مکالمه تلفنی در جمع خبرنگاران آمد و نشان داد که چه نیاز مبرمی به ایجاد این بمب خبری داشتند که اعلام کنند درخواست مذاکره از جانب ایران بوده و از آن وقیحانه تر اینکه اوباما گفت: تحریم ها سرانجام ایران را پای میز مذاکره آورد.
در سال 1376 مقام معظم رهبری به تفصیل اهداف جنجال تبلیغاتی آمریکا را در این باره که دائماً مىگویند ایران مىخواهد با امریکا مذاکره کند، برشمردند که ای کاش همانطور که اوباما قبل از انجام مذاکره تلفنی، با مقامات رژیم صهیونیستی مشورت کرد، آقای روحانی هم نمی گوییم ای کاش با مقام معظم رهبری مشورت می کرد ولی کاش لااقل فرمایشات ایشان را در خطبه های نماز جمعه 26 دی ماه 1376 را مطالعه می نمود*:
"... هدف حکومت امریکا و دستگاه امپراتورى خبرى امریکایى از این حرفها چیست که مرتّب مىگویند: ایران مىخواهد مذاکره کند؟
هدف، چند چیز است:
1- یکى اینکه اینها مىخواهند آن چیزى را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر اینکه مىدانستند دولت امریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنى امریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئى هم داشتند، کنار مىگذاشتند و متّحد مىشدند. مقابله با امریکا، یکى از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها مىخواهند با این جنجالها، همین وسیله وحدت را، به وسیله اختلاف تبدیل کنند. این علیه آن، آن علیه این. این بگوید مذاکره، آن بگوید مذاکره چه فایدهاى دارد؛ آن یکى بگوید چه ضررى دارد؟ یک عدّه از این طرف بحث کنند، یک عدّه از آن طرف بحث کنند! واینها هم این وحدت عظیم ملى را که ملت ایران در مقابله با حضور دشمن دارد، به اختلاف ملت ایران تبدیل کنند.
2- هدف دوم این است که مىخواهند با تکرار این قضیه - مذاکره و رابطه با امریکا - قضیهاى را که در چشم ملت ایران، به دلایلى منطقى، یکى از زشتترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند ... مثل کارى که سرِ قضیه اسرائیل با اعراب کردند...
3- هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، براى امریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است. ممکن است بعضى تعجّب کنند و بگویند مگر ایران چیست که براى امریکاى ابرقدرت، مهم است که با ایران پشت میز مذاکره بنشینند؟! بله، بسیار مهّم است. اتّفاقاً چون ابرقدرت است، برایش خیلى مهّم است. ابرقدرت، یعنى آن قدرتى که از همه قدرتهاى سیاسى دنیا بالاتر است و مىتواند اراده خود را بر آنها تحمیل کند...
حال ابرقدرتى با این همه ادّعا، با این همه باد و بروت جهانى و سیاسى، یک جا هست که برایش ارزش و اعتبار و احترامى قائل نمىشوند؛ آن یک جا کجاست؟ جمهورى اسلامى ایران. جمهورى اسلامى و ملت ایران، هیبتشکن ابرقدرت امریکا در دنیا شدند. من بارها عرض کردهام که عمده قدرت ابرقدرتها، متّکى به هیبتشان است؛ ... تشر و هیبتشان است که رؤساى دولتها و رؤساى احزاب سیاسى دنیا را وادار مىکند که دست و پایشان در مقابل اینها بلرزد و کوتاه بیایند.
براى آمریکا مهم است که ایران اسلامى که از روز اوّل به دلایل روشنى در مقابل امریکا ایستاد و تسلیم امریکا نشد و گفت که با امریکا مذاکره نمىکنم، حالا بگوید که بسیار خوب، چَشم، ما هم مذاکره مىکنیم! مىگویند بفرما، ابرقدرتى کامل شد! این منطقهاى هم که زیر بار نمىرفت، زیر بار آمد؛ اینجا هم عتبه را بوسیدند! بنابراین، صِرف مذاکره برایشان خیلى مهّم است.
... نکته دوم براى اینکه مذاکره با ایران براى امریکا اهمیت دارد، این است که حرکت جمهورى اسلامى و ملت ایران موجب شد که احساسات اسلامى در هر گوشه دنیا بیدار شود
... اگر جمهورى اسلامى با امریکا پشت میز مذاکره بنشیند، امریکاییها خیالشان از این جهت راحت مىشود؛ به هرجایى در دنیا مىگویند: شما براى چه تلاش مىکنید؟ شما که مثل ایران نخواهید شد، به پاى ایران که نخواهید رسید! هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد؛ آنها هم بالاخره مجبور شدند و اینجا پاى میز مذاکره آمدند؛ شما دیگر چه مىگویید؟! یعنى با تسلیم ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى ایران به نشستن پاى میز مذاکره با امریکا، خیال امریکا از بسیارى از این مبارزات دنیاى اسلام آسوده خواهد شد.
... وضع کنونى - یعنى قطع رابطه ما با امریکا - اوّل این را بیان مىکند که این وضع، نتیجه رفتار و وضع طبیعى استکبار امریکایى است؛ در واقع، نتیجه مظلومیت ملت ایران است. حرف دوم این است که مذاکره با امریکا، هیچ فایدهاى براى ملت ایران ندارد. حرف سوم این است که مذاکره و رابطه با امریکا، براى ملت ایران ضرر دارد.
1- اما مطلب اوّل که گفتیم این قطع رابطه، ناشى از رفتار امریکاست...
بعد از پیروزى انقلاب، رابطه ما با امریکا، از طرف ما قطع نشد. یعنى ملت ایران در حال اقتدار، مظلومیتهاى گذشته خودش را ندیده گرفت و دولت امریکا را عفو کرد. دیگر از این بزرگوارى بالاتر؟!
... اما دولت امریکا این بزرگواریهاى ملت ایران و انقلاب را ندیده گرفت. از همان روزهاى اوّل که خیالشان آسوده شد، محلّ سفارت را محلّ توطئه علیه نظام جمهورى اسلامى کردند. در خود امریکا، علیه ایران شروع به اقدامات کردند ...
مىگویند چرا به ما شیطان بزرگ مىگویید؟! شیطان یعنى چه؟ شما شیطنت مىکنید. شیطنت نکنید، تا به شما شیطان بزرگ نگوییم. شیطنت مىکنند، خیانت مىکنند، ضربه مىزنند، جنایت مىکنند، تکبّر مىکنند، استکبار مىکنند ...
2- عنوان دوم این است که رابطه و مذاکره با دولت امریکا، به حال ملت ایران هیچ فایدهاى ندارد. امروز از چیزهاى جالب این است که دستهاى امریکایى و تبلیغات امریکایى - همانطورى که در هفته اوّل این ماه عرض کردم - در دنیا اینگونه شایع مىکنند که ملت ایران مشکلاتى دارد؛ راهحل و کلید این مشکلات هم این است که بیاید با امریکا مذاکره کند! تو گفتى و من باور کردم! مذاکره، هیچ فایده قابل ذکرى براى ملت ایران ندارد. البته ضررهایى دارد که بعد عرض مىکنم؛ اما اصلاً فایده ندارد.
کسى که خیال کند اگر ما با امریکا مذاکره کردیم، محاصره اقتصادى و قانون «داماتو» و ... از بین خواهد رفت، اشتباه کرده است...
شما ملاحظه کنید! دولتهایى که امروز امریکا به اصطلاح وزارت خارجه خودشان آنها را مجازات مىکند - مثل چین، روسیه، ترکیه زمان حکومت حزب رفاه - مگر با امریکا رابطه ندارند؟ مگر مذاکره نمىکنند؟ همه کسانى که امریکا با آنها برخورد خشن مىکند، در زمینههاى سیاسى و اقتصادى با امریکا رابطه دارند. اینطور نیست که رابطه با امریکا یا مذاکره با آمریکا، مانع از دشمنى امریکا شود. الان کشورهایى هستند که سفارتهایشان در امریکاست، سفارتهاى امریکا نیز در پایتختهاى آنها باز است و فعّالیت مىکند؛ از لحاظ سیاسى و کنسولى و غیره هم با یکدیگر ارتباط دارند؛ اما امریکا آنها را جزو لیست تروریستهاى دنیا معرفى مىکند! من حالا نمىخواهم اسم آن کشورها را بیاورم. خوب است که برادران ما در وزارت خارجه و جاهاى دیگر، اینها را به مردم بگویند و تبیین کنند.
خیال نکنید که حالا اگر با امریکا رابطه برقرار شد، یا مذاکره شد، دیگر از سوى امریکا، اندکى حرف نازکتر از گل هم به جمهورى اسلامى گفته نخواهد شد؛ نه. بسیارى از کشورها با امریکا رابطه هم دارند، خیلى هم روابطشان علىالظاهر در سطح جهانى خوب و صمیمى و مؤدّبانه است؛ درعینحال امریکا هرجایى که لازم باشد، ضربه خودش را مىزند؛ محاصره اقتصادى مىکند، تحریم مىکند! ...
3- عنوان سوم که این را هم من خیلى مختصر عرض مىکنم، چون مىترسم وقت نماز بگذرد، این است که رابطه و مذاکره، براى ملت ایران و براى نهضت جهانى مضّر است. اولین ضرر این است که امریکاییها با ورود در این میدان، اینطور تفهیم خواهند کرد که جمهورى اسلامى از همه حرفهاى دوران امام و دوران جنگ و دفاع مقدّس و دوران انقلاب صرفنظر کرده و گذشته است. اوّلین چیزى که امریکاییها ادّعا مىکنند، این است. اوّلین مطلبى که در دنیا شایع مىکنند، این است که انقلاب اسلامى تمام شد و پایان گرفت؛ کمااینکه هموز هیچ چیز نشده، همین حرفها را زمزمه مىکنند!
... البته بارها گفتهایم و تکرار شده است؛ من هم گفتهام، مسؤولان هم گفتهاند که مسأله ما، مسأله دولت امریکاست؛ با ملت امریکا بحثى نداریم. طرف ما ملت امریکا نیست؛ ملت امریکا هم مثل بقیه ملتهاى دیگر، خوبیهایى دارد، بدیهایى دارد؛ مربوط به خودشان است. مسأله، مسأله دولت امریکا و رژیم امریکاست، و رژیم امریکا دشمن نظام جمهورى اسلامى و دشمن انقلاب و دشمن ملت ایران است، و این را تصریح کردهاند و بارها هم گفتهاند. البته مصلحت خودشان نمىدانند که این را بر زبان آورند؛ لیکن باطن قضیه همین است که با استقلال شما دشمنند، با اسلام شما دشمنند، با عزّت شما دشمنند، با ایستادگى شما در مقابل زیادهخواهیهایشان دشمنند؛ خیلى هم تلاش مىکنند که بتوانند بلکه اینها را از بین ببرند.
البته قانون الهى، عکس خواست آنهاست. قانون الهى این است که شما بمانید، شما قوى شوید، شما پیروز شوید؛ انشاءاللَّه پیروز هم خواهید شد و ما هیچ احتیاجى به رابطه با امریکاییها نداریم؛ همچنان که رئیس جمهورمان هم در آن مصاحبه گفتند و دیگران هم تصریح کردند. الحمدللَّه خیلى خوب بود؛ هیچ احتیاجى به مذاکره و و به رابطه با اینها نداریم و علىرغم میل دشمنان ملت ایران، ملت ما انشاءاللَّه مدارج ترقّى و پیشرفت را روزبهروز بیشتر خواهد پیمود.
--------------------------------------------------------------------
*- حجة الاسلام شهاب مرادی در برنامه "آیینه خانه" در شبکه دوم سیما می گوید که من راجب این مذاکره تلفنی اظهار نظری نمی کنم تا ببینم نظر مقام معظم رهبری چیست!!!
لذا خلاصه ای از نظرات مقام معظم رهبری در این رابطه را به ایشان و امثال ایشان تقدیم کردم تا از انتظار به در آیند و موضع گیری بفرمایند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک